بلاگ همکار > هماهنگی مدیریت تجربه مشتری و CRM
اشتراک گذاری در لینکدین
تفاوت مدیریت تجربه مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی مدیریت تجربه مشتری و CRM

درک اینکه چگونه مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت تجربه مشتری مکمل و تقویت کننده یکدیگر هستند بسیار مهم است. در این مقاله به بررسی رابطه بین CRM و CEM می‌پردازیم. همچنین بررسی می‌کنیم که چگونه یکپارچه‌سازی این دو می‌تواند رویکرد کامل‌تر و عملی‌تری برای مدیریت تعاملات و تجربیات مشتری ایجاد کند.

در دنیای تجارت امروزی موفقیت یک کسب و کار بیشتر از هر زمان دیگری به توانایی مدیریت و ارتقا تجربه مشتری بستگی دارد. در این راستا، مفاهیم مدیریت تجربه مشتری (Customer Experience Management) و مدیریت ارتباط با مشتری (Customer Relationship Management) به عنوان ابزارهای کلیدی برای جذب، حفظ مشتریان و توسعه کسب و کارها در نظر گرفته می‌شوند. اما معمولاً این دو مفهوم با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند. در این مقاله، به بررسی مفهوم و تفاوت‌های اساسی بین “مدیریت تجربه مشتری” و “مدیریت ارتباط با مشتری” پرداخته خواهد شد.

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) 

مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM به مجموعه‌ای از فناوری‌ها و روش‌هایی اشاره دارد که برای مدیریت و تعامل با مشتریان یک سازمان به کار می‌روند. هدف اصلی CRM، ایجاد و حفظ رابطه مثبت با مشتریان و بهبود ارتباطات بین سازمان و مشتریان است. در واقع، CRM  بیشتر متمرکز بر اطلاعات و ارتباطات با مشتریان است. به کمک CRM، سازمان‌ها قادرند اطلاعات جامع در مورد مشتریان خود را جمع‌آوری، ذخیره و به کار بگیرند تا ارتباطات و تعاملات خود را با مشتریان بهبود بخشند. از جمله کاربرد‌های CRM می‌توان به مدیریت ارتباط با مشتری، بهبود سیستم‌های پشتیبانی مشتری (مانند مراکز تماس، ایمیل، و چت آنلاین) و ابزارهای تحلیل داده اشاره کرد.

مدیریت تجربه مشتری (CEM) 

مدیریت تجربه مشتری یا CEM به فرآیند طراحی، مدیریت و بهبود تجربه‌هایی اشاره دارد که مشتریان در هنگام تعامل با یک سازمان یا محصول خاص دارند. هدف اصلی CEM، ارتقا و بهبود تجربه کلی مشتریان در تمام مراحل سفر مشتری است. مدیریت تجربه مشتری با هدف تعامل بیشتر، خدمات پس از فروش، پشتیبانی انجام می‌شود. این هدف از طریق تحلیل و درک نیازها، خواسته‌ها و انتظارات مشتریان، بهبود فرآیندها، و همچنین ارائه تجربه‌هایی که باعث رضایت و وفاداری مشتریان می‌شود میسر خواهد شد. از ابزارهای استفاده شده در CEM می‌توان به تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل تجربه مشتری از طریق بازخوردها و ارزیابی‌ها و طراحی تجربه کاربری (UX Design) اشاره کرد.

 

سیستم‌های CRM و CEM

CRM و CEM چگونه با هم کار می‌کنند

یکپارچه سازی داده‌ها

ادغام استراتژی‌های مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت تجربه مشتری از طریق داده‌های کاربر، کلید بهبود تجربیات مشتری است. سیستم‌های CRM در جمع آوری و ذخیره داده‌های کاربر، بهینه سازی تعاملات و افزایش تلاش‌های بازاریابی و فروش برتری دارند.

با ترکیب داده‌های CRM در تجزیه و تحلیل CEM، کسب و کارها دید جامع‌تری از سفر مشتری به دست می‌آورند. این ادغام بینش‌هایی را در مورد تاریخچه و ترجیحات مشتریان ارائه می‌دهد. همچنین به CEM اجازه می‌دهد تا تجربیات را زمینه سازی کند و انتظارات مشتری را بر اساس تعاملات قبلی برآورده کند.

ترکیب داده‌های CRM با بینش‌های CEM منجر به ایجاد تجربیات شخصی‌شده‌تر و مرتبط‌تر خواهد شد.

شخصی سازی تعاملات

هم‌افزایی بین مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت تجربه مشتری، فرآیند شخصی سازی تعامل با مشتری را سرعت می‌دهد. سیستم‌های CRM از داده‌های مشتری برای شخصی‌سازی تعاملات، تقسیم‌بندی مشتریان بر اساس رفتار و اولویت‌بندی استفاده می‌کنند. این داده‌ها به درک ارزش‌های مشتری و تعامل بهتر کمک می‌کند.

در مرحله بعدی  CEM این شخصی‌سازی را با نیازها و ترجیحات فردی همسو می‌کند.

این رویکرد کل مسیر سفر مشتری را از خرید تا پشتیبانی پس از خرید و اطمینان از پاسخگویی را پوشش می‌دهد. چنین تجربیات شخصی باعث افزایش تعامل و رضایت مشتری می‌شود.

به حداکثر رساندن رضایت و وفاداری

همسویی استراتژی‌های CRM و CEM با اهداف تجاری گسترده‌تر برای به حداکثر رساندن رضایت و وفاداری مشتری ضروری است. CRM بر روابط و حفظ مشتری متمرکز است ولی هدف CEM ایجاد تجربیات مثبت است.

این دو با کمک هم مشتریان را از طریق خدمات کارآمد حفظ می‌کنند و رضایت عمیق و وفاداری مشتریان را از طریق تعاملات به یاد ماندنی تقویت کنند.

بازخورد و تحلیل احساسات مشتری

ادغام بازخورد CEM در سیستم‌های CRM درک احساسات مشتری و مدیریت ارتباط را بهبود می‌بخشد. CEM از طریق نظرسنجی‌ها و پاسخ‌های مستقیم در جهت کسب بینش در مورد مشتری، بازخورد جمع آوری می‌کند.

سیستم‌های CRM فرآیندها را خودکار می‌کنند. سپس این بازخورد را تجزیه و تحلیل می‌کنند و از این طریق پاسخ‌های به موقع به نگرانی‌های مشتری می‌دهند. افزودن بازخورد CEM به داده‌های CRM، نمای کاملی از احساسات مشتری، فراهم می‌کند. این امکان پیش‌بینی نیازهای مشتری، سفارشی سازی ارتباطات و تصمیم گیری بهتر را فراهم می‌کند.

CEM (مدیریت تجربه مشتری) و CRM (مدیریت رابطه با مشتری) دو الگوی مختلف هستند که هر دو به بهبود تجربه مشتری کمک می‌کنند، اما از دیدگاه‌ها و رویکردهای متفاوتی به این موضوع نگاه می‌کنند. این دو راهکار را می‌توان به صورت هماهنگ در کنار یکدیگر استفاده کرد تا تجربه مشتری بهبود یابد.

 

سیستم‌های CRM و CEM

 بهبود هماهنگی بین CEM و CRM

یکی از روش‌های اصلی برای بهبود هماهنگی بین CEM و CRM، اتصال و ادغام داده‌ها و فرآیندهای مرتبط با مشتری است. این اتصال می‌تواند از طریق استفاده از ابزارهای تکنولوژیکی مانند API‌ها و اتوماسیون صورت گیرد. با این اتصال، داده‌هایی که در CRM جمع‌آوری می‌شوند، می‌توانند به صورت خودکار به سیستم CEM منتقل شوند و برعکس. این امر باعث جمع‌آوری تمام داده‌های مرتبط با مشتری در یک مکان مرکزی می‌شود. این داده‌ها به‌طور کامل قابل دسترسی هستند.

همچنین، توصیه می‌شود از تجزیه و تحلیل داده‌ها و اطلاعات به‌طور گسترده در هر دو سیستم استفاده شود. با تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده از CRM و CEM، می‌توان الگوها و رفتارهای مشتری را بهتر درک کنند. استراتژی‌های بهتری برای بهبود تجربه مشتری ارائه داد. به‌عنوان مثال، با تحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شده از CRM، می‌توان فرصت‌های فروش جدید را شناسایی کرده و با استفاده از اطلاعات جمع‌آوری‌شده از CEM، میزان رضایت مشتریان را بهبود بخشید.

در نهایت، برای بهبود هماهنگی بین CEM و CRM، باید یک رویکرد هماهنگ و مشترک را به‌کار برد.  به‌ این معنا که تیم‌های مختلف در سازمان از جمله تیم‌های فروش، بازاریابی، خدمات مشتریان و تحقیقات بازار باید با هم همکاری کنند و از داده‌های مشتری به‌طور مشترک استفاده کنند تا این هماهنگی سودبخش باشد.

سخن پایانی

 هماهنگی مدیریت تجربه مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری امری بسیار حیاتی برای شرکت‌هاست. با اتصال و ادغام داده‌ها و فرآیندهای مرتبط با مشتری، تجمیع داده‌ها و تجزیه و تحلیل آن‌ها به‌صورت جامع در هر دو سیستم و اتخاذ یک رویکرد هماهنگ و مشترک، شرکت‌ها می‌توانند بهترین استراتژی‌های معاملاتی را برای بهبود تجربه مشتری ارائه دهند.

با استفاده از این رویکردها، شرکت‌ها می‌توانند ارتباطات خود را با مشتریان بهبود داده و تجربه‌ی یکپارچه‌تری را برای آن‌ها فراهم کنند. این اقدام نه‌ تنها به افزایش رضایت مشتریان منجر می‌شود بلکه باعث افزایش وفاداری آن‌ها و افزایش درآمد و سود سازمان نیز خواهد شد.